English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anoxia U کمبود اکسیژن
oxygen deficit U کمبود اکسیژن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hypoxia U کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
The room is stuffy. U هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
Other Matches
oxygen convertor U مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
short handed U داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
short-handed U داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
oxygenize U با اکسیژن ترکیب کردن اکسیژن زدن
maximal oxygen consumption per minute U حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
deoxygenate U اکسیژن گیری کردن از فاقد اکسیژن کردن
maximal aerobic power U بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen uptake U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen consumption U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
shortfall U کمبود
shortcoming U کمبود
shortfalls U کمبود
shortcomings U کمبود
shortsage U کمبود
deficits U کمبود
shortages U کمبود
shortage U کمبود
deficiencies U کمبود
leakage U کمبود
deficit U کمبود
leakages U کمبود
deficiency U کمبود
empyreal air U اکسیژن
oxygen carrier U اکسیژن بر
oxybiont U اکسیژن زی
oxygen U اکسیژن
lacking U فقدان کمبود
lacks U کمبود نیازمندی
leakage U کمبود کسر
leakage U کمبود و کسری
leakages U کمبود کسر
time trouble U کمبود وقت
leakages U کمبود و کسری
scurvy U کمبود ویتامین C
credit tightness U کمبود اعتباری
deficient U دارای کمبود
lacked U کمبود نیازمندی
lack U کمبود نیازمندی
underpopulation U کمبود جمعیت
hard up <idiom> U کمبود پول
oxygen cylinder U مخزن اکسیژن
liquid oxygen U اکسیژن مایع
oxygen cylinder U سیلندر اکسیژن
oxygen debt U بدهی اکسیژن
oxygen debt U وام اکسیژن
oxygen deficit U کسر اکسیژن
oxygen extraction U جذب اکسیژن
oxygenation U ترکیب با اکسیژن
liquid exygen U اکسیژن مایع
oxyacetylene welding U جوش اکسیژن
oxidation U ترکیب با اکسیژن
oxidization U ترکیب با اکسیژن
deoxygenation U اکسیژن زدایی
lox U اکسیژن مایع
deoxidize U بی اکسیژن کردن
deoxidation U اکسیژن گیری
deoxidate U بی اکسیژن کردن
oxygenation U اکسیژن زنی
oxygenation U امیزش با اکسیژن
oxygenating U اکسیژن زدن
oxygenates U اکسیژن امیختن
oxygenating U اکسیژن امیختن
steno oxibiant U اکسیژن کم تاب
oxygenates U اکسیژن زدن
oxygenated U اکسیژن امیختن
oxygenated U اکسیژن زدن
oxygenate U اکسیژن امیختن
oxygenize U با اکسیژن امیختن
oxygen U گاز اکسیژن
atmospheric oxygen U اکسیژن هوا
oxygenization U اکسیژن دهی
oxygen U اکسیژن دار
oxygenate U اکسیژن زدن
oxygen ration U نسبت اکسیژن
acidity coefficient U نسبت اکسیژن
acidic oxide U اکسیژن اسیدی
immunodeficiency U کمبود ایمنی [پزشکی]
immune defect U کمبود ایمنی [پزشکی]
lack of confidence U کمبود اعتماد به نفس
lack of self-confidence U کمبود اعتماد به نفس
short supply U اماد کمبود دار
scorbutic U ناشی از کمبود ویتامین C
leukopenia U کمبود گویچههای سفیدخون
electron deficient molecules U مولکولهای با کمبود الکترون
shortcomings U نکته ضعف کمبود
dearth U قحط و غلا کمبود
defective U دارای کمبود معیوب
shortcoming U نکته ضعف کمبود
understaffed U دچار کمبود کارمند
acholia U فقدات یا کمبود صفرا
beriberi U بیماری کمبود ویتامن B
avitaminosis U کمبود ویتامینها در بدن
labor shortage U کمبود نیروی کار
acetylene oxygen flame U شعله استیلن اکسیژن
oxidising U با اکسیژن ترکیب کردن
oxyhydrogen U اکسیژن امیخته به ایدروژن
oxidize U با اکسیژن ترکیب کردن
oxide U ماده شیمیایی از اکسیژن
oxides U ماده شیمیایی از اکسیژن
aqualung U دستگاه تنفس اکسیژن
aqualungs U دستگاه تنفس اکسیژن
volcanize U جوش اکسیژن زدن
oxidizing U با اکسیژن ترکیب کردن
oxidizes U با اکسیژن ترکیب کردن
rebreather U سیستم اکسیژن مداربسته
oxidised U با اکسیژن ترکیب کردن
oxygen acid U اسید اکسیژن دار
hypoxemia U کاهش اکسیژن بافت
oxyacid U اسید اکسیژن دار
eudiometry U سنجش اکسیژن هوا
maxvo U بیشینه اکسیژن مصرفی
chemical oxygen demand U نیاز شیمیایی اکسیژن
c.o.d U نیاز شیمیایی به اکسیژن
maxvo U حداکثر اکسیژن مصرفی
oxidises U با اکسیژن ترکیب کردن
hypoxia U کاهش اکسیژن بافت
mulnutrition U کمبود مواد غذائی در بدن
attenuation U کاهش یا کمبود قدرت سیگنال
deficit U کسر موازنه کمبود سرمایه
deficits U کسر موازنه کمبود سرمایه
b.o.d U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biochemical oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
deoxidize U از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
degradation U کمبود توانایی پردازش به علت خرابی
monoxide U اکسیدی که اکسیژن وفلز ان برابر باشد
oxidation U عمل ترکیب اکسیژن با جسم دیگری
acyl oxygen fission U گسسته شدن پیوند اسیل-اکسیژن
tetroxide U ترکیب دارای چهار اتم اکسیژن
nitrous acid U اسیدی که کمتراز تیزاب اکسیژن دارد
xerophthalmia U رمد چشم مرضی در اثر کمبود ویتامین A
deficits U کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficit U کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
vulcanization U حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
charges U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charge U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
isatin U رنگ قرمزی که از ترکیب نیل با اکسیژن بدست می اید
oxyhydrogen blowpipe U بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
continuous flow oxygen system U سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
ozone U نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
oxygen bottle U محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
demand oxygen system U سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
anoxia U فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
ageing U ثابت شدن رنگ در اثر گذشت زمان و تحت تاثیر اکسیژن موجود در هوا
degradation U کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
tare and tret U وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
phenolic epoxy U خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
pressure breathing U تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
nonaligned U نوک خواندن که در همان محل رسانه مغناطیسی نیست که نوک نوشتن بود. تولید کمبود کیفیت سیگنال
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
atomic weight U وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com